سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

ندای درون

صدایی از درونم  فریاد می زند آزاد باش، خودت را در تعلقات دنیوی گرفتار مکن، 

الان چند روزیه که مریض شدم امروز یکم بهترم ولی اداره نرفتم

امروز ذهنمم آرومه چون به خیلی چیزا فکر نمی کنم، اگه ارتباطاتمو با آدما کمتر کنم آرومترم

دارم از آدما فرار میکنم تا آروم باشم شاید مسخرست



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد