سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

خواستگاری

شاید چندسالی بود که به کسی فکر می کردم که آیا امکان مطرح کردن خواستگاری ازش وجود داره یا نه.

بیشتر سعی ام این بود که برا اینکه آرامشم به هم نخوره و از مشکلات روحی که ممکنه دچارش بشم جلوگیری کنم

با ی سری تصمیماتی  که گرفتم و با مشورت یکی از دوستان نزدیکم قرار شد هماهنگی کنیم و بریم خواستگاری.

اول دوستم اینو مطرح کرد و خلاصه بعد از طی مراحلی جواب منفی گرفتیم

و این حسابی منو از این رو به اون رو کررد

اول خیلی شکسته شدم بعد سعی کردم با قضیه کنار بیام

نمیدونم چرا واقعا این اتفاق افتاد و جواب خوبی نگرفتم

ظاهرا تنها عضو مخالف خود دختره هست و گویا اعضای خونواده سعی کردن نظرشو عوض کنن اما بی تاثیر بوده

و من واقعا هنوز برام حل نشده که چرا؟



نظرات 1 + ارسال نظر
parastesh 1395/06/25 ساعت 12:55 http://khoda15.blogsky.com/

قرار نیست که حتما جواب مثبت بدن ،‌ آدمی که خودش رو لایقت بدونه جواب مثبت میده ولی وثتی ببینه لایقتون نیست خیلی محکم میگه نه‍...(:
خودتون رو دست کم نگیرید ، ارزشتون خیلی بیشتر از این چیزایی هست که بهش فکر میکنید(:

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد