سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

جستجوی امروز من

جست و جویی می کنم و خودم را در لابلای الفبای زندگی می یابم .

یادگیری الفبای زندگی شاید بسی سخت است برای من ,و اجرایش بسیار سخت تر.

ولی اموخته ام که تلاش بی نتیجه نیست ,بارها به خودم ثابت کرده ام,فراموش نمی کنم.

من در توهم نیستم ,من خیال خام نمی کنم.

من با جرات می گویم هستم چون فکر می کنم,

فکری که اساس و پایه ی زندگی است.

دین را اموخته ام بهتر از هرکس ,عشق را اموخته ام بهتر از هرکس .

اری من وجود دارم و شکی در ان نیست,

من زنده ام و نمی میرم هیچ وقت ,

من استوار و محکمم مثل کوه,من زلالم مثل اب ,من ... .


حس الان

چن روزی هست که اینترنتم قطع شده بود 

تو ای چن روز حالم گرفته شده

زندگی برام مثل جهنم شده بود 

اخه من خیلی زودرنجم

زود اذیت میشم 

حوصله هیچی رو ندارم

دوست ندارم چیزی خلاف میلم باشه

نمی تونم علیه چیزایی که خلاف میلم هست واکنشی نشون ندم

خیلی وقتا هم هیچ کاری از دستم بر نمی اد و بیشتر اذیت میشم

خیلی وقتا هم خیلی خونسردم و بی خیال همه چی میشم.

چرا؟ برای چی؟

واقعا یه خاطر چی زندم؟

به خاطر چیزی که وجود نداره؟

خودمم نمی دونم

دیگه دارم دیوونه میشم از این همـــــــــــه حق و عدالت.

چیزی که وجود نداره و می خوام بهش فکرکنم

دیگه باید چیکار کنم ؟

چیکار از دستم برمی اومده و نکردم ؟

این همه فیلم های مستند که ساخته شده (تلاش کن به نتیجه میرسی)

نکنه همش یه فیلم هست؟

دارم به همه چیز شک می کنم 

به خودم ,به خدا ,به زندگی, به وجود ,, به ... .

لعنت بر ... .

زندگی مسأله ریاضی نیست!!!

گر ز دست براید دست به کاری زنم که غصه سراید :

تعبیر این جمله واقعا چیه ؟

یادمه که تو سوم دبیرستان استاد جبرواحتمال ما این جمله را در مورد استقرای ریاضی به کار برد.

وقتی می خواست از طریق فرض به حکم برسه.

و یا شاید بیشتر برای من یه خاطره هست

ولی به نطرم می تونه معنی خیلی بزرگی داشته باشه

وقتی که ما تو کارهای مختلف به مشکلی برخورد میکنیم در واقع فقط یه چیز به فکرمون می رسه

اون هم همین جمله:((گر ز دست براید دست به کاری زنم که غصه سراید))

در واقع شاید می خواهیم به همه چیز به عنوان یه مسأله ریاضی نگاه کنیم

غافل از اینکه ریاضی خیـــلی با زندگی فرق می کنه!!!

در واقع برای حل مشکلاتمون دست به هر کاری می زنیم

حالا اینکه این کار ما درسته یاغلطه براموون فرقی نمی کنه

و فقط به این فکر می کنیم که گرهی از کارمون باز بشه

واقعا چقدر کوتاه فکریم که برامون فرق نکنه داریم چیکار می کنیم و فقط و فقط به فکر خودمون باشیم.

ایا واقعا راست میگن :انسان ,حیوانی دو پا هست؟