سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

روند جدید

تازه شروع کردم که به چیزهای جدیدی فکر کنم شاید شروع کار برام خیلی سخته البته این طور هم هست وقتی دارم به چیزهایی که باید در مقابل بدست آوردن زندگی بخاطر کسی تنها امیدمه فکر میکنم میبینم شاید خیلی تنهاتر از این هم بشم

ولی حاضرم همه چیزمو بدم تا ی دلخوشی داشته باشم که بتونم آروم بگیرم

آروم بودن هدف اصلی زندگیمه که فقط در ی صورت میتونم داشته باشم اونم بدست آوردن تنها کسی فکر میکنم ی عمر میتونم باهاش زندگی کنم

وگرنه همه چیزو مجبورم بزارم به هیچ فکر نکنم و فقط برم

نمیدونم چرا همیشه همه تصمیماتم آماده اند شاید بخاطر اینکه شرایط ثانیه به ثانیه تغییر میکنه و هر لحظه مجبورم تصمیمات جدیدی بگیرم 

نمیدونم چرا بعضی وقتا فکر رفتن میکنم اما اگه به مقصودم نرسم نه چیزی و نه کسی برام میمونه که بخوام به خاطرش بمونم.

نظرات 1 + ارسال نظر

انشاء الله به مقصود دلت برسی
ولی خدا خیر ما را بهتر از خود ما میدونه
به خدا توکل کن

مرسی
اما نمیتونم منطقی باشم خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد