سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

انتظار

در انتظارم انتظاری طولانی 

چشم به راهم چشم به راه یاری که از سفر بیاید 

کی می اید کی می اید 

اه سردی می کشم  

خسته ام خسته از راهی طولانی 

راه سختی را در پیش دارم  

کی انتظارم به پایان می رسد 

تشنه ام تشنه ای در بیابانی بی اب 

تا ابادی چقدر راه است؟نمی دانم 

شاید هنوزها باید تشنه بمانم

در  وقت غروب بادی می وزد 

صدای گرد پایی می اید 

صدای گرد پای اسب است  

کم کم سواری از دور نمایان می شود  

شاید به کمکم می اید شاید...