سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

من،دردها...

می خواهم بنویسم اما نوشتنم نمی اید

می خواهم بگریم اما گریه ام نمی اید

خسته ام از درد، می خواهم بنالم اما ناله ام نمی اید

هیچ کدام مرا ارام نمی سازند،

هیچ کدام دردم را تسکین نمی بخشند

فقط اهنگ های بیکلام مرا ارام می سازند،

اهتگ هایی که شاید خواننده شان گنگ می شوند از درد،از بی قراری...

مدت هاست چشم های پرم ،در انتظار خالی شدن مانده اند

اشکها درمان تنهایی ها و دردهایم اند

دلی پر که شاید هیچ وقت خالی نشود،

و رویاهایی دارم که شاید در گور هم به حقیقت نپیوندند... .

نظرات 9 + ارسال نظر

سلام دوست خوبم....

سلام...

رویاهایی هستند که هرگز تعبیر نمی شوند..اما همیشه شیرینند...مثل رویای داشتن تو..مثل غرق شدن من در بوسه های داغ و تب دار تو...

اره...

سلام
قشنگ بود مخصوصا این یه تیکه اش و دوس داشتم
آهنگ هایی که شاید خواننده شان گنگ میشوند از درد از بیقراری.....

مرسی...

همیشه گریه آدم روخالی نمیکنه ... همیشه باریدن چشمهای آدم رو سبک نمیکنه .
اینجور مواقع باید قرت داد ، بغض ها رو........

مرسی...

آسمان دلم گاهی ابری میشود
به اشکهایم گفتم مرا همراهی کنید
گاهی خسته از دنیا میشوم
آن هنگام است که به اشکهایم میگویم مرا همراهی کنید
سلام دوست خوبم
در این روز مبارک آرزومندم که هیچگاه آسمان دلتان ابری نیاشد
عیدتان مبارک

سلام دوست مهربانم
ممنون
همچنین...

سلام
عیدتون مبارک

سلام
همچنین...


برحال...

سلام دوستم...
هرکاری میکنم پاک نمیشه اون قسمت اضافی نظرات...مرسی که گفتی ولی نمیشه...خودم خیلی وقته باهاش درگیرم..

عزیزم لینک شدی

مرسی عزیزم
و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد