سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر
سالها انتظار

سالها انتظار

دل نوشته های پرنده مهاجر

جستجوی امروز من

جست و جویی می کنم و خودم را در لابلای الفبای زندگی می یابم .

یادگیری الفبای زندگی شاید بسی سخت است برای من ,و اجرایش بسیار سخت تر.

ولی اموخته ام که تلاش بی نتیجه نیست ,بارها به خودم ثابت کرده ام,فراموش نمی کنم.

من در توهم نیستم ,من خیال خام نمی کنم.

من با جرات می گویم هستم چون فکر می کنم,

فکری که اساس و پایه ی زندگی است.

دین را اموخته ام بهتر از هرکس ,عشق را اموخته ام بهتر از هرکس .

اری من وجود دارم و شکی در ان نیست,

من زنده ام و نمی میرم هیچ وقت ,

من استوار و محکمم مثل کوه,من زلالم مثل اب ,من ... .


نظرات 3 + ارسال نظر


علت.. بی خوابی ام.. را.. چگونه.. بگویم.. وقتی.. یاد.. تو.. از.. سقف.. اتاقم.. چکه.. میکند....

شاید هم نشود

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچیک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.



سهراب

ممنون به خاطر ... .

سلام...
خیلی قشنگ بود...

سلام ...
.... .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد